طاها فرشته عشقطاها فرشته عشق، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

با تو مادر شدم نور كوچولوي من

سخني با خدا

دلت که گرفت، دیگر منت زمین را نکش راه آسمان باز است، پر بکش او همیشه آغوشش باز است، نگفته تو را میخواند ؟ اگر هیچکس نیست، خدا که هست... تمام خوبی ها را برایت آرزو می کنم، نه خوشی ها را زیرا خوشی آن است که تو می خواهی و خوبی آن است که خدا برای تو می خواهد...   زمانبندی خدا بی نظیر است، نه هیچگاه دیر نه هیچگاه زود کمی بردباری می طلبد و ایمان بسیار، اما ارزش انتظار را دارد...   کی از فرق های انسان با خدا این است که انسان تمام خوبیها را با یک بدی فراموش میکند ولی خدا تمام بدیها را با یک خوبی فراموش میکند...   شک دارم که خالق دانه های انار زندگی مرا بی نظم ...
24 شهريور 1392

تا بدانی و یادت باشد...جوراب کوچولو

شب به خیر پروانه کوچک خوشبختی امشب می خوام برات یه عکس بزارم یه عکسی که خیلی معنی داره یه جوراب کوچولوی سفید یه جوراب خیلی کوچولو وقتی نگاش کنی اولش فقط یه جوراب کوچولوی سفیده ولی پاک کوچولوی من امروز و اینجا و این لحظه که هنوز اینقدر هم نیستی یادت باشه خیلی کوچولو بودی لحظه لحظه برات غصه خوردم و نگران شدم لحظه لحظه تو را با خودم حمل کردم تمام دقایقی که حتی این جوراب خیلی کوچولوی سفید برات خیلی بزرگ بود و می دانی شکم من هم خیلی بزرگ شده است و هر لحظه با من نفس می کشی بیدار میشوی و وقتی خوابم تو بیداری و حرکت می کنی و با هر تکانت که نمی گذارد بخوابم چشمانم پر از اشک است که سالمی خدایا شکرت حرکت می کند نفس می کشد قلبش می زند ...
23 شهريور 1392

پسته های عاشقانه

سلام پسرم شازده کوچولوی من امیدوارم خوب خوشحال و توپولی باشی میوه دلم البته از تکونها و شلوغ کاریهات می فهمم که خدارو هزار تا شکر خوبی و داری بزرگ میشی عزیزم . می خوام امروز از بابایی مهربونت بگم که از اونجا که میدونه من شکمو عاشق پسته تازه هستم و الان فصلش رسیده رفته یه عالمه خریده برامون و اومده همه رو با مهربونی پوست کرده احتکار کرده توی کاسه های کوچولو تا ما هر روز بخوریم و توپول بشیم هاها تازه انگشت خودشم ناخونش پوست پوست شده چون کلی پوست دراورده از پسته ها ..... عزیزمممممممممممممممممممممه بعله اینه که بایداز همین الان بدونی بابای خوبی داری خیلی مراقبته  مامانت هم که در بست در خدمتته دیگه عزیزم بی صبرانه منتظریم که بیای...
19 شهريور 1392

فرزندم ، دعايت مي كنم

خدايم برايم فرزندي بساز ...  خداوندا ! به من فرزندي عطا فرما آنقدر قوي كه بر هراسش غلبه كند.  فرزندي كه شكست صادقانه را بپذيرد و به هنگام پيروزي فروتن باشد.  خداوندا در سختيها و فشارهاي زندگي فرزندم را حمايت فرما  به او كمك كن تا در برابر طوفانها بايستد.  خداوندا به من فرزندي عطا فرما كه دلي روشن و با صفا و هدفي والا داشته باشد. كسي كه چشم بر آينده بدوزد اما گذشته را فراموش نكند.  خداوندا شرايطي فراهم ساز كه فرزندم به عظمتهاي راستين پي ببرد و آگاهي و بينش داشته باشد. تنها در اين صورت است كه خواهم گفت : زندگي‌ام را تباه نكرده‌ام   ...
13 شهريور 1392

جوجو خوش خبري

سلام مسافر كوچولوي بهشتي   مي خوام يه كمي از خبرهاي توراهي خوش خبري كه تو فرشته جون برامون آوردي برات بگم از روزي كه اومدي و خانواده ما رو سه نفر كردي كلي خبرهاي خوش خبري  آوردي عزيزم كه بابت اش از خداي مهربون كه اينقدر هستي تو رو با بركت گره زده ممنونم اولا يه مسايلي بود يه خورده سايه كدري توي خانواده درست شده بود كه با حضورت روز به روز خورشيد روشني بيشتر درومد بعدشم خونه نارمكي بابارضا با كلي مشكلات يه هو خريدار پيدا كرد و داره حل ميشه كه براي ما خيلي خوبه ;) بعدشم خبرهاي خوب مهاجرتي دريافت كرديم  و بعد اون هم باباي مهربون و آينده نگرت كه هميشه فكرش بهتر كردن زندگي من و تو ئه يه&nbs...
6 شهريور 1392

اولين نگراني جدي مادرانه من - 22 هفته و 4 روز

اللهم خير حافظ و هم الرحمن الرحيم   اي جوجه طلايي من كه امروز منو كلي ترسوندي اخه ماماني هر روز ساعت 6 شروع مي كني شنا كردن منو بيدار مي كني كه خيلي حس دوست داشتنيه ولي امروز اصلا انگار نه انگار اخه يه كمي هم خوابمون مي يومد بابايي ات ديشب خوب نخوابيد گفتيم يه كمي دير بريم سركار ولي من كلي نگران بودم كه خبري از تو نيست پا شدم يه عالمه خرما و شيريني خوردم باز خبري نبود اي خدا چي شده بعدم همينجور اشكهام ميومد و تو رو به خداي مهربون مي سپردم هي دعا خوندم و گفتم بيدار شو ماماني تا اينگه باباي ات هم بيدار شد و حالتو پرسيد من هيچي بهش نگفتم اينحور وقتا خيلي هول مي كنه و نمي دونه چه كار كنه منم گفتم نگرانش نكنم بهتره حاضر شديم با...
3 شهريور 1392

سونوگرافی 4 بعدی - 19 هفتگی

    سلام پسرررررررررررر گلم عسل کوچولوی من شازده کوچولوی من امروز با باباحمید جونت رفتیم برای سونوگرافی سلامت جنین امروز معلوم میشد که تو جیگر من جنسیت ات  چی هست !! بعله علاوه بر اینکه خانوم دکتر فریبا خودکار همش از تو تعریف می کرد که خیلی نی نی خوبی هستی بعدم گفت که تو عزیز دلم شازده کوچولویی و پسری قند عسلی هستی عزیزمممممممممممم وقتی توی مانیتور می دیدمت همین جور گریه ام می گرفت بابایی ات هم ذوق از چشماش می بارید خلاصه خیلی روز خوبی بود تو عزیز دلم در نهایت سلامت بودی و همین جور هم وول می خوردی و برای من می رقصیدی فدات شم قد جنين : 24 CM وزن جنين : 299 GR قربونت برم توپولوي كوچولوي من ...
30 مرداد 1392

22 هفته - ماه كامل خوش خبري

امشب ماه كامل است و شادي دل من نيز هم .... گردالي است به قولي همان شب هايي كه من خيلي دوست دارم كه ساعتها پاي پنجره خيره به آسمان وماه تابان از ماه مهربون مي خوام كه صدامو به اونور آسمونها به گوش خداي بزرگ  برسونه و كلي حرفهاي تو دلي براش مي زنم و چه بسيار شبها كه همين ماه گردالي چه خبرهاي خوبي برام آوردهاز طرف همون خداي بخشنده بزرگ يكي از خبرهاي خوبش درست شب ماه كامل خبر وجود تو فرشته كوچولو توي دل من بود عزيزم يكي از بهترين خبرهاي عمر آدم و امشب هم شب خوبيست شبي كه من شكر خدا گويان از صميم قلب خوابيدم شبي كه بودن تو و حضور تو هديه الهي يه بار ديگه شادي آفرين شد .....      ...
30 مرداد 1392