طاها فرشته عشقطاها فرشته عشق، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

با تو مادر شدم نور كوچولوي من

يك تپش يك زندگي

عزيزم تو از يه خط كوچولوي قرمز تبديل به يه قلب عدسي با تپش زيبا شدي و همينجور داري به سلولهاي بزرگتر تبديل ميشي داري درون من زندگي مي كني و حاضرم تمام دنيامو برات بدم نفس تو زندگيمونو عوض كرده كلا سوي همه چي عوض شده باباحميدت خيلي دوستت داره م مدام ميگه ديشب مي خواست بدونه تو كي معلوم ميشي يعني من كي قلنبه ميشم !!!! كلي خنديديم خيلي دوسش دارم اينكه دنياش خلاصه در من و توست و هميشه در كنارمه آسايش دارم خداي مهربون روشنايي زندگي ما روبيشتر كن و روز به روز بهمون بركت بده و غصه هاي ما رو دور كن ...
12 خرداد 1392

10 هفته و 4 روز

صبحت به خير دونه كوچولويي كه توي باغچه دلم هر روز داري بزرگتر مي شي هر روز داري جوونه هاي بيشتري مي زني و خوشبو تر ميشي دردونه مامانت و البته باباي مهربونت هر وقت كه وقت دكتر داريم و منتظر ميشم دكتر پاك روش بياد اون دستگاه سونوگرافي كوچولو رو بزاره و تو رو ببينه پر از استرس ميشم اما به لطف خداي مهربون و بزرگ اين بار هم حالت خوب و خوب بود و دكتر گفت داري يه كمي هم مرجه وورجه مي كني تازه ... ! دست و پاهاي كوچولوت پيدا شده و ديگه داري براي خودت خوشمل ميشي عزيزكم ... بعد از دكتر هم اومديم خونه و با بابا جونت كلي خوشحال بوديم از داشتن ات ... خدايا شكرت و تو طبق محاسبات ، الان اين شكلي هستي موچولوي مامان :     &nb...
12 خرداد 1392

9 هفته و 6 روز

سلام گرپ فروت كوچولوي من اميدورام حالت خوب باش چون هنوز تكون نمي خوري من نمي دونم در چه حالي هستي عزيز كوچولوي من ديشب به بابايي ات گفتم بريم بيرون صداي قلب تو بشنويم ... اليته شنبه بايد بريم دكتر و دوباره مي بينمت البته از روي سايت ها هر روز اندازه تو و انكه داري چه كار مي كني رو چك مي كنم الان يه چيزي شبيه اين عكسه هستي عزيزم و من الان اين شكلي :     ...
12 خرداد 1392

سخني با پروردگار

اى كسى كه گره‏هاى سختيها بوسيله تو گشوده مى‏شود، و اى كسى كه تندى و سورت شدائد بتو مى‏شكند، و اى كسى كه بيرون شدن از تنگى به راحتى فرج از تو طلبيده مى‏شود. دشواريها به قدرت تو هموار شده و سلسله اسباب به لطف تو بر قرار گشته، و قضا به قدرت تو جريان يافته و اشياء بر وفق اراده تو روان شده‏اند، پس همه چيز به مجرد خواست توبى‏گفتنت فرمان پذيرند، و به محض اراده تو بدون نهى كردنت، باز داشته شده‏اند. توئى خوانده شده براى حل مشكلات و توئى پناه در بليات. جز بلائى كه تواش دفع كنى بلائى دفع نمى‏شود، و غير از آنچه تواش بر طرف سازى بر طرف نمى‏گردد هم اكنون، اى پروردگار من مشكلي بر من فرود آمده كه سنگينيش مرا به غم...
12 خرداد 1392

7 هفته و 1 روز

كوچك بي گناه من گرچه به اندازه يك ارزن شده اي اما مي داني كه چقدر با خودت فكر براي من آورده اي فكرهايي به بزرگي يك كوه يك اقيانوس عزيز كوچولوي من دوست ميداشتم سعادتي عظيم را با تو قسمت كنم يك شادي بي نهايت نكند نتوانم نكنم نگذارد اما تو همه دنياي من خواهي شد اگر بيايي كاش خودت هم راضي به اين آمدن باشي وقتي بزرگ شوي ..... مي ترسم از همه نتوانستن هايي كه برايت داشته باشم  مي ترسممممم       ...
23 ارديبهشت 1392

5 هفته و 6 روز

سلام فرشته پاک کوچولو هنوز زیاد باهات نیم تونم حرف بزنم ولی گاهی انچنان غرق می شم در خیال بودنت که هر کی صدای حرف زدنم با هات رو بشنوه فکر می کنه جلو روم نشتی خوب شاید همینه که اسمش رو گذاشتن حس مادرانه بیا و پیام اور شادی شو فرشته صلح کوچولوی من با اومدنت قراره خیلی چیزها تعییر کنه اینجا زیاد نمی خوام باها درد دل کنم شاید یه کم که بیشتر حس مالکیتم بهت گل کنه کلی حرفهای تو دلی برات بنویسم اما تو فقط خوب باش خوب باش و آروم قراره بیایی و کلی باخودت عشق بیاری پس حسابی آسوده باش ...
14 ارديبهشت 1392