سلام کوچولوی دوست داشتنی . دیگه باید بگم کمی تا مقادیری داری خودتو نشون میدی چون دل مامانی یه کمی برامده شده البته زیاد نه فقط حودم و بابا جونت فهمیدیم ... می خوام از یه مسافرت دوست داشتنی برات بگم که اولین مسافرت تو دلی تو با من بود من و تو خاله مونی 3 شنبه پیش رفتیم همدان پیش مامانی مرضیه و بابادی حسن ... خیلی خوشحال بودیم چون بعد از مدتها بود می رفتیم خونه شون خیلی خوش گذشت همه دوستت داشتند و مراقبت بودن .مامانی کلی برات چیر میر خریده بود اینقدر که دوستت داره نمی دونم بگم چقدرررر .... خلاصه کلی خوش گذشت و تو اونجا 11 هفته رو پشت سر گذاشتی عزیزم بعدم روز جمعه برگشتیم دلم برای بابای مهربونت خیلی تنگ شده بود قدر هزار برابر بیش...